دانلود رایگان


بررسي كاني شناسی و ژئوشيمی کانسنگ های لاتريتي - دانلود رایگان



دانلود رایگان لاتریت­ها از مهم­ترین کانسنگ­ها­ی بازماندی هستند كه در نتيجه هوازدگي سنگ­هاي مختلف، تحت شرایط آب و هوايی گرم يا نيمه گرم و مورفولوژي و زهكشي مناسب تشكيل می

دانلود رایگان
بررسي كاني شناسی و ژئوشيمی کانسنگ های لاتريتي داش آغل (شرق بوکان- استان آذربایجان¬غربی)91فهرست مطالب
فصل اول: كليات
فصل دوم: بررسي منابع
فصل سوم: زمين­شناسي
فصل چهارم: پتروگرافی و كاني­شناسي
فصل پنجم: ژئوشيمي
N(La/Yb) وN(LREE/HREE) در کانسنگ­های مورد مطالعه 82
فصل ششم: خلاصه، نتيجه­گيري و پيشنهادات
منابع
فهرست جداول
فصل دوم: بررسي منابع
فصل چهارم: پتروگرافی و کانی­شناسی
فصل پنجم: ژئوشيمي
فهرست اشکال
فصل اول : كليات
فصل دوم: بررسي منابع
فصل سوم: زمين­شناسي
فصل چهارم: پتروگرافی و كاني­شناسي
فصل پنجم : ژئوشيمي
2O3-SiO2-Fe2O3 (Aleva, 1994)55
2-Fe2O3-Al2O3. 57
2O3-SiO2-Fe2O359
2O3 در مقابلFe2O3 درکانسنگ­های مورد مطالعه... 67
2O3-SiO2-CaO... 86
فصل اول
کلیات
1-1- ­مقدمه
می­تواند منجر به تشکیل کانسنگ­های بوکسیتی گردد که از حیث وجود فلزاتی نظیرآلومینیوم، گالیوم و عناصر نادر خاکی حائز اهمیت اقتصادی هستند. از مهمترین موارد کاربرد کانسنگ­های لاتریتی در صنعت می­توان به ساخت سازه­های سبک و استفاده از آن در صنایع سیمان به منظور پایین آوردن درجه حرارت کلینکریزاسیون اشاره نمود. با توجه به اهمیت زیاد و نیاز روز افزون صنایع مختلف کشور به این تیپ ماده معدنی، اکتشاف و شناسایی کانسنگ­های لاتریتی در کشور بیش از هر زمان دیگری احساس می­شود. در این راستا، مطالعه نهشته لاتریتی داش­آغل در شرق شهرستان بوکان، جنوب استان آذربایجان­غربی به عنوان موضوع رساله کارشناسی ارشد انتخاب گردید. به نظر می­رسد که مطالعه این نهشته هم از لحاظ علمی و هم از نظر اکتشافی دارای اهمیت ویژه باشد، چرا که این تیپ از کانسار­های بازماندی در شمال غرب کشور از نظر استخراج آهن جدیداً مورد توجه قرار گرفته است. امید است شناخت ویژگی­های زمین­شناسی این نهشته بتواند در اکتشاف و شناسایی ذخایر مشابه در سایر نقاط کشور مفید و موثر واقع گردد.
1-2-­ موقعیت جغرافیایی و راههای دسترسی به منطقه مورد مطالعه
1-3- شرايط آب وهوايي منطقه­ مورد مطالعه
1-4- زمین ریخت­شناسی محدوده­ معدنی
افزوده می­شود. بلندترین نقطه این منطقه کوه کلتکه می­باشد که دارای ارتفاعی در حدود 2098 متر است.
در محدوده معدنی مورد بررسی، بلندترین ارتفاعات را دولومیت­های تریاس و مناطق کم ارتفاع را عمدتاً شیل­ها و سیلتستون­های ژوراسیک تشکیل می­دهند.
1-5- توزیع زمانی و مکانی کانسار­های بازماندی در ایران
تریاس- ژوراسیک 3/17%، تریاس53/11% وکرتاسه 69/7%. علیرغم سهم پراکندگی غالب افق پرموتریاس، بزرگترین ذخیره بوکسیتی کشور مربوط به افق تریاس فوقانی- ژوراسیک می­باشد که در شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی، ما بین دولومیت­های سازند الیکا و شیل­ها و ماسه سنگ های سازند شمشک با ضخامت متوسط 8 تا 10 متر توسعه یافته است (سهیلی نیا 1383). در شکل 1-3 موقعیت جغرافیایی برخی از ذخایر یاد شده نشان داده شده است.
1-6- پیشینه مطالعاتی
1-6-1- پیشینه مطالعاتی در شمال­غرب ایران
ناحیه از ایران به جز مقطع زمانی کرتاسه میانی، نهشته­های مربوط به چهار مقطع زمانی پرمین، پرموتریاس،
تریاس و تریاس- ژوراسیک حضور دارند. از بین ذخایر لاتریتی یاد شده، نهشته­های پرمین و پرموتریاس
توسط پژوهشگران مختلف علوم زمین به تفصیل مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. بالكاي و صميمي (Balkay and Samimi, 1972) از نخستین پژوهشگرانی بوده­اند كه در طي عمليات پي­جويي مواد با آلوميناي بالاي کشور، 15 محل را به عنوان محل­هایی با آثار بوكسيت و لاتریت در چهار گوش زمين­شناسي مهاباد شناسايي و معرفي نموده­اند. افتخارنژاد (1355)، در طي مطالعه و تهيه نقشه زمين­شناسي 1:250000 چهارگوش مهاباد، افق­ها و عدسي­هايي از ذخایر بازماندی را در سه پريود زماني پرمين، پرمو- ترياس و ترياس بالايي معرفی نموده است. آقانباتی (1385)در طي تهيه نقشه زمين­شناسي 1:100000 مهاباد، موقعيت دقيق اين نهشته­ها را در جنوب شرق و شمال غرب مهاباد مشخص نموده است.
سانتی­گراد در حد رخساره شیست سبز دگرگون شده­اند. حريري و همکاران (1382) در طي تهيه نقشه
زمين­شناسي 1:100000 سقز عدسي­هاي زيادي از بوکسيت- لاتريت با ضخامت­هاي متغير از چند سانتي­متر تا 5 متر و با طول چند متر تا 100 متر را در داخل واحد­هاي کربناته روته معرفي نموده­اند. بررسي­هاي آنها نشان داده که اين عدسي­ها اغلب ترکيب دياسپوري داشته و سنگ­هاي درونگير اين نهشته­ها متعلق به اشكوب مرغابين
مي­باشند. آنها در این مطالعه تعداد 17 زون بوکسيتي- لاتريتي را در داخل سنگ­هاي کربناتي روته گزارش نموده و معتقدند که از نظر كاني­شناسي اين زون­ها شامل ايليت، دياسپور، هماتيت و کائولينيت بوده و از نوع
بوکسيت­هاي نامرغوب به شمار مي­روند. حسامي (1370) در بررسی ويژگي­هاي زمين­شناختي افق­هاي
پرمين و پرموترياس شرق و شمال شرق بوکان به عنوان بخشی از رساله كارشناسي ارشد خود، به بررسی
فسيل­شناسي طبقات درونگير و مطالعات زمین آماری این نهشته­ها پرداخته است و معتقد است که پارامتر P=(Al2O3+L.O.I)/(SiO2+Fe2O3)نه به عنوان يک شاخص ژئوشيميايي قاطع، بلکه به عنوان یک فاکتور مهم و قابل قبول مي­تواند در ارزيابي کيفيت مواد بوکسيتي به کار رود. خواجه محمد­لو(1383) به بررسی این نهشته­ها در شمال غرب ایران پرداخته است، مطالعات وی نشان داده است که واحد­های فقیر از آهن در آن­ها در صنایع نسوز و سیمان کاربرد دارند. عابدینی(1387) کانی­سازی تیپ کارستی- مدیترانه­ای را برای این نهشته­ها پیشنهاد کرده است. عابدینی و همکاران (1387) در بررسی ذخایر لاتریتی در شمال شرق بوکان، کانی­های دیاسپور، بوهمیت، هماتیت، گوتیت، کائولینیت، پیروفیلیت، کلینوکلر، ایلیت، مونت موریلونیت، آناتاز، روتیل، آلبیت، سانیدین، کوارتز و کلسیت را در کانسنگ­های این افق شناسایی کرده­اند. عابدینی و کلاگری (1389) در بررسی ژئوشیمی این کانسنگ­ها به نقش دوگانه سنگ بستر کربناته در توزیع مجدد عناصر اشاره کرده­اند ومعتقدند که تمرکز و غنی شدگی REEs در لاتریت­های آهن­دار ناشی از جذب سطحی و روبش این عناصر توسط کانی­های هماتیت و گوتیت می­باشد. قرباني و هوشمندزاده (1374) در طي بررسي خاک­هاي نسوز کشور، اشاراتي به پتانسيل­هاي نسوز در شمال­غرب ايران داشته­اند. حقي­پور و آقانباتي (1367) با توجه به مجموعه­هاي فسيلي شناسايي شده در بخش­هاي آهكي سازند روته حاوي مواد لاتريتي واقع در غرب اروميه اشكوب جلفين (Julfian) از نظر سني براي اين سازند پيشنهاد نموده­اند.
شمال­شرق بوكان و غرب مياندواب در حين تهيه نقشه زمين­شناسي 1:100000 مياندواب نشان داده است كه اين نهشته­ها جهت استفاده در صنايع نسوز شايسته بررسي­هاي بيشتر مي­باشند. خلقي خسرقي و همکاران ( 1373) و علوي نائيني و همكاران (Alavi-Naini et al., 1982) مطالعات زمين­شناسي ناحيه­اي افق هاي بوکسيتي در منطقه شاهين­دژ منطقه را به ترتيب در قالب تهيه نقشه­هاي زمين­شناسي 1:100000 شاهين دژ و 1:250000 تکاب به انجام رسانيده­اند. مطالعات آنها نشان داده است که افق­هاي بوکسيتي اين منطقه پتانسيل مناسبي براي تامين مواد نسوز دارند. اعتمادي (1376) در طي بررسي­هاي زمين­شناسي اقتصادي بر روي ورقه 1:100000 شاهين­دژ اشاراتي گذرا به پتانسيل­هاي بوکسيتي منطقه داشته است. محمديان (1376) در طي بررسي­هاي زمين­شناسي اقتصادي بر روي بوکسيت­هاي شرق شاهين­دژ و خواجه محمدلو (1383) در طي بررسي ويژگي­هاي کاني­شناسي و ژئوشيميايي نهشته­هاي بوکسيتي جنوب استان آذربايجانغربي در دو افق پرمو- ترياس و ترياس بالايي، اشاراتي به كاني­هاي سازنده اين نهشته­ها و کاربري صنعتي آنها داشته است. امامعلي­پور (1382) در قالب طرح پژوهشي، به بررسي امکان استحصال Ti از کانسنگ­هاي نهشته­هاي بوکسيتي جنوب آذربايجانغربي پرداخته است. مطالعات ايشان نشان داده است با استفاده از تکنولوژي­هايي مانند روشهاي انحلال در اسيد سولفوريک، اسيد نيتريک و سود سوزآور و همچنين روشهاي فلوتاسيون و مغناطيس سنجی، امکان استحصال Ti از اين ذخاير در شرايط فعلي وجود ندارد. عبدالهي (1384) به بررسي افزايش مدول Al2O3/SiO2 نمونه­هاي مربوط به کانسنگ­هاي اين
نهشته­ها با استفاده از روش­هاي فراوري و مدل سازي انحلال آنها در شرايط اسيدي پرداخته است.
بافت­هاي گرانولار را به فرايند­هاي دگرگوني حرارتي و متاسوماتيزم نسبت داده و تاکيد کرده است كه محتوي بالاي آهن ذخاير بوكسيتي علاوه بر مرتبط بودن آن با سنگ­هاي مادر با ميزان آهن بالا، ناشي از عملكرد تزريق آهن به سيستمهاي بازماندي منطقه در طي فرآيند­هاي اسكارن­زايي بوده است. سهيلي­نيا (1383)، و سهيلي­نيا و صادقي فلک دهي (1385) در طي بررسي زماني کانسار­هاي بوکسيت در ايران، با بررسي­هاي آماري بر روي 52 انديس کوچک و بزرگ شناسايي شده، به اين نتيجه رسيده است که بيشترين پراکندگي اين ذخاير در کشور مربوط به افق پرموترياس بوده و اغلب ذخاير پرمين در شمال­غرب کشور قرار دارند. در اين بررسي اشاراتي گذرا نيز به اولويت هاي اکتشافي بر اساس پراکندگي زماني بوکسيت­ها شده است. علوي نائيني و همکاران (1364) و شهرابي (1373) در طي مطالعات زمين­شناسي ناحيه­اي چهارگوش اروميه به بررسي جايگاه ليتواستراتيگرافي نهشته­هاي بوکسيتي حاضر پرداخته­اند. كهنسال قديم­وند و باقرزاده كريمي (1370) به بررسي جايگاه زمين­شناسي نهشته­هاي بوكسيتي ترياس بالايي در منطقه اميرآباد جنوب مراغه پرداخته­اند. بررسي­هاي آنها نشان داده­اند كه اين ذخاير به دليل پايين بودن مقدار آلوميناي شان فاقد كاربرد­هاي صنعتي مي­باشند. باقرزاده كريمي (1374) به بررسی محیط رسوبی رس­های بوکسیتی پرمین فوقانی شمال غرب مراغه پرداخته است. بررسی­های وی نشان داده است که از ديدگاه محيطي، تمامي رخساره هاي كربناته مربوط به سنگ­های درونگیر به نواحي داخلي پلت فورم ها تعلق داشته و عمدتاً وكستون- پكستون­ هاي فسيل دار می­باشند. همچنين مطالعات ايشان نشان داده كه فراواني شیشه­های آتشفشاني در رخساره­هاي تخريبي و كربناته، حاكي از عملكرد فعاليت­هاي آتشفشاني همزمان با رسوبگذاري سنگ­هاي بستر كربناتي بوده است. ملک قاسمي و همکاران (1384) و انتظاري (1385) در طي بررسي­هاي کاني­شناسي و ژنتيکي بر روي بوکسيت­هاي پرمين بالايي جنوب شرق مراغه چهار رخساره سنگي شامل 1) رس بوکسيتي غني از آهن، 2) رس بوکسيتي، 3) بوکسيت با آهن کم و 4) کائولن را به عنوان تيپ­هاي کانسنگي اين ذخاير معرفي نموده و معتقدند که سنگ­هاي آذرين بازيک منشاء احتمالي اين نهشته­ها مي­باشند. خسروی (1389) و ابدالی (1389) در طی انجام رساله کارشناسی ارشد خود، به ترتیب نهشته های بوکسیتی درزی ولی بوکان و لاتریتی حیدرآباد ارومیه را مورد بررسی قرار داده­اند.
1-6-2- پیشینه مطالعاتی در منطقه مورد مطالعه
زمین­شناسی 1:100000 میاندوآب (خدابنده و یوسفی­راد، 1383) و طرح اکتشاف مقدماتی ذخیره آهن داش آغل توسط شرکت توانگران سهند (1385) می­باشد. در این پژوهش، نهشته لاتریتی داش آغل بوکان به دلیل بالا بودن محتوای آهن آن، به عنوان نمونه و نماینده تیپیکی از ذخایر بازماندی با آهن بالای تریاس- ژوراسیک انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است.
1-7- روش کار و سیر مطالعاتی
1-7-1- مطالعات صحرایی


دریافت فایل
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید




بررسي كاني شناسی و ژئوشيمی


کانسنگ های لاتريتي داش آغل


word


دانلود پایان نامه


مقاله


پاورپوینت


فایل فلش


کارآموزی


گزارش تخصصی


اقدام پژوهی


درس پژوهی


جزوه


خلاصه